مسجد جمعة اصفهان
مقدمه 1
شاردن می گوید 3
مسجد دورة عباسی 5
کتابخانه 10
مسجد در عهد سلجوقیان 12
مطالعه مساجد ایرانی 13
گنبد نظام الملک 18
محراب سلطان محمد خدابنده الجایتو 21
الحاقات شاهان آل مظفر 22
شبستان زمستانی 23
تعمیرات اوزون حسن 24
تعمیرات و پیرایش های عهد صفوی 25
خلاصه مطالعات تاریخی 27
مسجد کنونی 28
بین 515 و ختم سلجوقی : 28
بخشی از مطلب
قدیم ترین تاریخی که تاکنون در یکی از بناهای تاریخی شهر اصفهان مشکوف
گردیده است (481 هجری ـ 9ـ1088 میلادی) می باشد. تاریخ مزبور در انتهای
کتیبه مدوری که قاعده گنبد کوچکتر عهد سلجوقی مسجد جمعه را زینت می دهد
دیده می شود .
گنبد دیگری که شبستان محراب اصلی مسجد را می پوشاند تاریخ ندارد، لکن اسم
پادشاهی که این گنبد در زمان سلطنت وی ساخته شده یعنی معزالدنیا والدین
ابوالفتح ملکشاه ابن محمد بن داوود که از سال 465 تا 485 هجری (1092ـ1072)
میلادی پادشاهی نموده و همچنین نام وزیرش حسن بن علی بن اسحق نظام الملک در
اینجا ثبت است.
با توجه به این نکته که قدیم ترین(بخش) مسجد معمولاً شبستان محراب اصلی آن
است از یک طرف و از طرف دیگر روایتی که در اصفهان محفوظ مانده و مطابق آن
روایت ساختمان مسجد جامع را صراحتاُ به ملکشاه نسبت می دهند
چنین به نظر می رسد که بدون احتمال خبط بزرگ بتوان برای سلطان سلجوقی فوق
الذکر افتخار ساختمان معروفترین بنای دورة اسلامی ایران را قائل شد.
با وجود مراتب فوق تصورات عامة مردم دربارة این مسجد نیز مانند اغلب ابنیة مهم کشور تأثیراتی داشته است.
شاردن می گوید « ایرانیان این بنا را خیلی قدیمی حساب می کنند زیرا بر طبق
روایت ایشان امام رضا(ع) که یکی از امام های دوازده گانه بوده و در قرن
چهارم هجری می زیسته معمولاً عبادت های خود را زیر طاقی که نام شرقی دارد
بجای میاورده . قدماء اصفهان تعریف می کنند که سلطان ملکشاه که در سال 400
هجری میزیسته بانی این طاق بوده است لکن پادشاه مزبور تعمیر کننده ای بیش
نبوده زیرا گنبد شمالی بنام سلطان منصور و گنبد جنوبی بنام سلطان یوسف که
خیلی پیشتر زندگی می کرده مرقوم است.
در دو کتیبه فوق الذکر نیز مشهود می گردد اسمی نه از سلطان منصور و نه از
سلطان یوسف در کار است و گمان می رود امام هشتم (ع) که بر خلاف گفتة شاردن
در قرن چهارم هجری نمی زیسته بلکه در قرن دوم از سال 148 یا 153 تا 203
هجری زندگانی می کرده به چندین علت نمی توانسته است عبادات خود را در زیر
سقف شرقی مسجد بجای آورد : یکی از علل آنکه اساساً گنبد شرقی در مسجد جامع
وجود ندارد و اگر مقصود از گفتة شاردن ایوان شرقی باشد ایوان مزبور نیز پیش
از ابتدای قرن ششم هجری ساخته نشده بوده است.
هرچند نویسندگان مشهور صحبت های بی اساس سابق الذکر را جدی تلقی کرده و
تکرار نموده باشند با وجود این بطور قطع نمی توان تصور کرد که افسانة عباسی
الاصل بودن مسجد جامع تا امروز دنباله پیدا کند مگر اینکه در بنیاد این
اشتباه حقیقتی یا بطریقی اولی شبه حقیقتی موجود بوده باشد.
ابن حوقل ، مقدسی ، ناصر خسرو ، مافروخی ، ابن اثیر و یاقوت همگی خصوصاً
چهار نفر اول شرح مسجد جمعة یهودیه را برای العین می دهند که مسجد جمعة
فعلی اصفهان جانشین آن گردیده است. نویسندگان مزبور دربارة این موضوع
مجموعة کاملی از اطلاعات ذیقیمت فرا آورده اند که تاریخ مسجد جامع از آن
اقتباس شده و قسمت اعظم تاریخچة مسجد ایرانی نیز از آن بدست آمده است ، لکن
متأسفانه این نویسندگان از بنائی صحبت می دارند که مسجد جمعة اصفهان نیست.
ایشان شرح مسجد نمونة عربی را می دهند که فعلاً وجود ندارد و مطلقاً اثری
از آن باقی نمانده و می گویند آنرا با خشت خام ساخته بودند و بعداً بجای آن
بنای فعلی به طرز ایرانی «تماماً از آجرهای خوب که در کوره پخته شده»
احداث گردیده و با بنای پیشین ارتباطی ندارد الا اینکه روی همان زمین ساخته
شده و هنوز هم گاهگاهی جامع عتیق خوانده می شود . بنای مسجد قدیم که ستون
هائی در برداشته با حیاط چهار ایوانی مدرسة نمونة ایرانی که در اطرافش
حجراتی بوده «ترکیب» یا «آلوده» نشده است .
مسجد جمعة فعلی اصفهان که در روز اول مشتمل بر بنای گنبدی شکلی به اسم
ملکشاه بوده عبارت از «مخلوط اختصاصاً خوش آیندی » از عناصر ایرانی و عرب
نمی باشد بلکه یک بنای خالص ایرانی است.
مسجد دورة عباسی
قدیمترین توصیفی که از مسجد دورة عباسیان در دسترس ماست شرحی است که در
رسالة محاسن اصفهان یافت می شود . کتاب مزبور بعقیدة براوان آنطور که در
چاپ تهران آن مذکور می باشد در زمان سلطنت ملکشاه گرد نیامده بلکه در 421
هجری (1030) میلادی به وسیلة یکنفر اصفهانی موسوم به مضل ابن سعد این
الحسین المافروخی جمع آوری شده است .
در آن هنگام اصفهان دو مسجد جامع داشت « مسجد بزرگ که قدیمی بوده و مسجد
جدید که زیباتر می باشد » مسجد بزرگ مسجد جمعة یهودیه بوده است. «مسجد
مذکور بتوسط اعراب دهکده طیران که از قبیلة تیم بودند بنا گردید . بعداً که
اصفهان و....